روز نوشت

همه چی مرتبه

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ق.ظ

دیروز رفتم سرم زدم، سرم آهن بود و  دو ساعت طول کشید تا تموم بشه ... خیلی کلافه شدم... 

خیلی دوست داشتم کسی موقع برگشتن همراهم بود تا دستم رو بگیره، آخه نمی دونم چرا دیروز کلا حالم خوب نبود، بعد از سرم هم انگار فشارم افتاده بود، به زور خودم رو رسوندم خونه!... ساعت نه و نیم شب بود... 

وقت هایی که تنها یا مریضم خدا رو بیشتر احساس می کنم، شاید هم برای همین یه جورهایی به خودم ظلم می کنم...

امروز صبح هم احساس اعصاب خوردی می کنم چون پولم تموم شده! اوضاع مالیم خوب نیست... یه پول صد هزاری هم که برای روز خبرنگار هدیه گرفتم دست یکی از دوستامه که به خاطر حالم هنوز نتونستم برم بگیرم، بنده خدا خودش هم اینجا نیست که برام بیاره... اشکالی نداره دارم به آخرهای ماه نزدیک میشم و چیزی تا گرفتن حقوق باقی نمونده... که البته باید بیشتر از سه چهارم حقوقم رو بابت قسطی که دارم بدم و در واقع ماه بعد هم اوضاع بهتر از این نیست... 

خیلی جالبه که در این اوضاع و احوال هم کفش لازم دارم، هم مانتو، هم کیف، هم عینک آفتابی (نور آفتاب واقعا چشمام رو اذیت می کنه) و هم در اولین فرصت باید گوشی ام رو هم عوض کنم... با این حال همه چی مرتبه....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۷
فاطمه ش ف

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی